سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی سبز است سیاهش نکنیم

عشق و جدایی؟!! چهارشنبه 83/12/5 ساعت 4:16 عصر

تمرکز این نوشتار بر روی عشقهای بین دو غیر     همجنس می باشد)

اگه از من تو بپرسی رنگ عاشقی چه رنگه؟                           من می گم رنگش سیاه ولی باز واسم قشنگه!

به نظر شما چرا رنگ عاشقی سیاه است ؟ و باز چرا در عین سیاهی برای عاشق قشنگ است؟ این سوالیست که مدتهاست در ذهن من می باشد و در این اواخر توانستم به اندازه ای که توجیهم کند جوابش را بدهم ، ولی اگر شما هم جوابی بهتر برای این سوال به نظرتان می رسد حتما ارائه کنید تا همه استفاده کنند .

و اما جواب:

من وقتی به شعرهایی که در باب عشق سروده شده اند و یا آهنگها و ترانه هایی که در این باب نواخته شده اند می نگرم ، به جرات می توانم بگویم قریب به اتفاق این اشعار یا از جدایی سخن می گویند، یا از عشق ناکام، یا از لحظه های انتظار و یا امید برگشت معشوق و ...

و این مساله برای خودم هم پیش آمده و تجربه اش را نیز داشته ام . اما چرا؟!

چرا قریب به اتفاق دوستی ها و به اصطلاح عشق ها با شکست مواجه می شود؟

وقتی که خوب به این مساله می نگرم، می بینم که علت این شکست ها به نظرم 3 چیز می تواند باشد .

1) اصل عشق های زمینی با شکست همراه است :

در این زمینه حرفها و مطالب گوناگون ، گفته و نوشته شده است و بحث در این باره نه به عهده ماست و نه ما توانایی بحث در این باره را دارا هستیم.تنها مساله ای که در این باره به نظر من می رسد، این است که اگر کسی به این نتیجه رسید که تمامی عشقهای زمینی با شکست همراه است، پس نباید در این وادی قدم بگذارد، و اگر خدای نکرده قدم گذاشت، لااقل کاری که می تواند بکند این است که از تجربیات کسانی که در این وادی بوده اند استفاده کند و یا سعی کند به هر طریقی که شده مثل خواندن کتابها و مقالات و مشاوره، شیوه صحیح برخورد در این رابطه را بیاموزد و اگر چنین نکرد، آنجاست که با شکست مواجه می شود، و این چیزی است که در حال حاظر در اکثر رابطه ها دیده می شود .

شاید هم با خود بگوئید کسی که عاشق می شود دیگر توانایی انجام چنین گارهایی را ندارد و به اصطلاح عاشق شده است . من این مساله را اینگونه حواب می دهم که اولا : اینکه اکثر این مطالب و گفته ها تلقین جامعه و اطرافیان است و چنان صحت ندارد و ثانیا : انسان موجودی است که می تواند از اختیار و راده خود به نحو شایسته حتی در چنین شرایطی نیز استفاده کند . و ثالثا : اینکه به ندرت اتفاق می افتد که انسان یک شبه عاشق شود، یعنی شب بخوابد و صبح عاشق شده چشم گشاید . بلکه مدتی طول خواهد کشید تا شخص به آن درجه از عشق برسد و در این مدت می تواند حدس همچنین اتفاقی را بزند.

و اگر هم یک شبه عاشق شد و نتوانست کارهایی را که گفته شد انجام دهد، آیا این شخص نمی توانسته قبل از این تمهیداتی را برای اینگونه روابط در نظر بگیرد و خود را آماده کند؟ آیا نمی توانسته خود را بشناسد، و طریقه و راههای دوستی با افراد مختلف را بیاموزد ؟

اکثر افراد دوست دارند عاشق شوند چون فکر می کنند کار بزرگی می کنند .

و البته اکثر افراد مثل بنده بعد از اینکه ضربه ای در این زمینه خوردند و دچار مشکل شدند و مشکلشان لاینحل شد به فکر آموختن روشهای دوستی و رابطه با دیگران و ...  می افتند که البته باز هم دیر نیست .

2) یکی از طرفین مثلا پسر مقصر قطع رابطه و شکست در عشق باشد :

                                               ادامه در قسمت بعدی...

خواهشمند است هرگونه مطلبی در این باره به ذهنتان میرسد لطف کرده و بفرستید تا در قسمت بعدی اگر ایرادی دارد، که حتما دارد رفع شود. 

                                 

 


نوشته شده توسط: حسین


ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

اومدم
فکر کردن
[عناوین آرشیوشده]

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
10973


:: بازدیدهای امروز ::
5


:: بازدیدهای دیروز ::
0



:: درباره من ::

زندگی سبز است سیاهش نکنیم

حسین
باهوش. با استعداد. کمی عصبانی. احساسی. عاشق زیبایی

:: لینک به وبلاگ ::

زندگی سبز است سیاهش نکنیم


:: آرشیو ::

اسفند 1383



::( دوستان من لینک) ::

الهه امید
الهه امید و شادی
عشقولک
من و شعرهایم
آسمون شب یلدا
حرم دل
رنگارنگ
یادداشت های یک دختر تنها
پرنده تنها
تک ستاره زندگیم
آتیش پاره 43

:: لوگوی دوستان من ::



:: خبرنامه ::

 

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو